قانون جذب

چگونه از قانون جذب برای هدایت افراد استفاده کنیم؟

بدون ديدگاه

 

در این فایل ارزشمند برایان تریسی به شما دوست گرامی آموزش می دهد که چگونه از قانون جذب در راه کسب ثروت و همچنین موفقیت شغلی و کاری و بدست آوردن آرامش استفاده کنید و جواب این سوال را به شما می دهد که چگونه از قانون جذب برای هدایت افراد استفاده کنیم؟ و برای شماد مواردی که در فیلم راز با عنوان قانون راز بیان می شود را برای شما توضیح می دهد.

 

تبریک می گویم شما اشتراک ویژه ی ماهیانه دریافت کردید و می توانید با زدن دکمه ی زیر فایل مورد نظرتان را به صورت کامل دریافت کنید

قانون جذب
قانون جذب

تعریف قانون جذب قانون برای هدایت افراد:

قانون جذب در فلسفهٔ اندیشه نوین در اصل باوری است که طبق آن با تمرکز بر افکار منفی یا مثبت، مردم می‌توانند تجربه‌های مثبت یا منفی را به زندگی خویش وارد کنند و آن تجربیات را تجربه کنند. این باور بر اساس این ایده‌ درست شده است که مردم و افکارشان هر دو از «انرژی خالص» ساخته شده‌اند و از طریق فرایند «انرژی‌های همانند، همدیگر را جذب می‌کنند» شخص می‌تواند سلامت، رفاه و روابط شخصی خویش را ارتقا بخشد و چنین چیزهایی را در زندگی خود تجربه کند.

باور به فرضیه جذب بر این ایده بوجود آمده است که مردم و افکارشان از «انرژی خالص» ساخته شده‌اند، و از آنجا که «انرژی‌های مشابه یکدیگر را جذب می‌کنند»، شخص می‌تواند با «افکار مثبت» سلامتی، ثروت و ارتباطات فردی اش را بهبود بخشد و چیزهایی که مایل است در زندگی خودش داشته باشد را به شمت خود جذب کند.

نویسندگان جنبش اندیشه نو و قانون جذب بر این باورن هستند که قانون جذب همیشه فعال است و تجارب و شرایط هر فرد را بر اساس افکار غالب وی یا تمایلات و انتظاراتش، رقم می‌زند.

چارلز هانال در کتابش با عنوان سیستم شاه کلید شوید(۱۹۱۲)، می‌نویسد: بدون شک قانون جذب شرایط شما، محیط شما و تجارب شما در زندگی را بر اساس عادات، خصوصیات و رویکرد ذهنی که غالبا شما دارید، رقم می‌زند.

 رالف تراین در کتابش با عنوان با بی‌نهایت تنظیم شوید (۱۸۹۷)، می‌نویسد: قانون جذب یک قانون کیهانی هست که شامل تمام اعمال می‌شود که ما هر روز انجام می دهیم و طبق این قانون ما هرچیزی که می‌طلبیم یا انتظارش را داریم جذب می‌کنیم.

 انتظار چیزی را داشته باشید که می‌طلبید، سپس آنچه که آرزویش را دارید، جذب می‌کنید.

درباره ی برایان تریسی:

او در زمستان سال ۱۹۴۴ در شهر ونکوور کانادا بدنیا آمد. اهل درس نبود و چون خانواده او اوضاع مالی مناسبی نداشتند خیلی زود مدرسه را نیمه تمام رها کرد تا به دنبال کسب پول برود.

اولین کاری که انجام میداد، باربری کشتی بود. به مدت هشت سال مشغول به کار سخت فیزیکی باربری کشتی بود؛ رفته رفته نسبت به این کار و زندگی سختی که داشت ناامید و بی انگیزه شد. به گفته خودش تمام این مدت را در سفر گذراند و او توانسته بود هشتاد کشور دنیا را در پنج قاره ببیند و به خاطر فشار کاری که بر او متحمل شده بود، دیگر نمی توانست آن شغل را ادامه دهد پس خیلی زود سراغ شغل راحت تر دیگری رفت و فروشندگی را انتخاب کرد.

این سوال مدام در ذهنش برایان بوجود می آمد. چرا با اینکه هم اندازه فروشندگان موفق کار می کنم، ولی هم اندازه آنها درآمد ندارم؟ چرا زندگی من به خوبی زندگی فروشندگان دیگری که به همان میزان ساعت کاری دارند نیست؟

این جستجو و پیگیری برای یافتن جواب این سوالات، باعث شد او به پاسخی دست پیدا کند و بعدا جواب آن سوالات ما در کتاب های مختلفی بنویسد؛

 پاسخ ساده بود : چون دیگران روش های دیگری استفاده می کنند. در حقیقت، آنها کارهای درست را با روش درست انجام میدهند و البته از وقت شان هم به خوبی استفاده می کنند.

تهیه شده توسط گروه سلام رویا

برای دیدن مطالب بیشتر در این قسمت کلیک کنید

 

نوشتن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.